فارل کاوینگتون و محدودیت های سبک، توسط پل رودنیک
نیت رمینگر، یک همجنسگرا، یهودی و باکره بیشرم متولد نیوجرسی، در سال 1973 در دانشگاه ییل ظاهر میشود و فوراً به مردی میپردازد که در چهار دهه آینده به او خیره خواهد شد.
آسنیت، نویسندهای نوظهور که در توصیف زیرکانه مهارت دارد، طول عمر رام کام پل رودنیک را صرف یافتن راههایی برای توصیف آن مرد میکند، فارل کاوینگتون: او یک «خدای خورشید کورکننده»، «چک خالی» است. یک “رمز بدون هنگ” و موارد دیگر. با انجام این کار، نیت همچنین به راه جدیدی برای دیدن خود و آنچه که معتقد است برای دو مرد عاشق ممکن است، دست می یابد.
در کمال تعجب نیت، فارل با شدتی حتی شدیدتر نگاهش را برمیگرداند. این از ظاهر یک دوست داشتنی پیشی می گیرد – این یک ارزیابی است، یک حسرت.
و از بین این دو، فارل کسی است که به زیبایی توجه دارد. فارل یک زیباروی ویرانگر خوش تیپ و غیرقابل تصور ثروتمند، سبک زره خود را «شکلی از اعتراض، علیه رفتار غیرانسانی فاحش یا آب و هوای نامساعد» میداند. او به عنوان فرزند یک خانواده فوق محافظه کار، آنقدر گوسفند سیاه نیست که یک گوسفند طلاکاری شده است. او با لهجه ای میانه آتلانتیک صحبت می کند که به نظر می رسد “انگار با یک بطری ویسکی خوب و یک لوستر کریستالی بزرگ شده است.” همانطور که بچه ها بعداً گفتند او همه چیز است.
او و نیت به سرعت برای یکدیگر تبدیل به همه چیز می شوند، و اگرچه فارل دارای نوعی زندگی جذاب است که به او اجازه می دهد از ناراحتی هایی مانند قوانین مسکن ییل دوری کند – او یک خانه شهری با هاکنی اصلی و یک پیشخدمت دارد – این او را در مقابل محافظت نمی کند. والدین متعصب به سختی می خواهند پسرشان را در مسیر مستقیم و باریک نگه دارند. نیت و فارل بر خلاف میل خود از هم جدا می شوند و نیت را به سمت پایین می فرستد و الگویی از بیگانگی و اتحاد مجدد را آغاز می کند که در سراسر رمان تکرار می شود.
طنز زندگی جذاب فارل این است که به عنوان عامل پیچیده در روابط این زوج عمل می کند، زیرا آنها از کالج به نیویورک به هالیوود و فراتر از آن نقل مکان می کنند، همه اینها در حالی است که همه گیری ایدز، بحران های اعتقادی و خانواده ای که رقیب اوینگ ها هستند. “دالاس” برای شرارت ثروتمند.
در حالی که این تلاش از نظر وسعت کاملاً حماسی است، اما با سبک نوشتاری بسیار خندهدار رودنیک و چشمانی که به نیت داده است، به طرز دلچسبی به اندازهای دلپذیر ساخته شده است. او به ما میگوید: «من جاهطلبیهای مبهم تئاتری داشتم، بهعنوان یک بازیگر یا نمایشنامهنویس یا به سادگی کسی که دیگران را «عزیز» خطاب میکرد.
اگرچه رودنیک سرعت خندههای چندگانه در هر پاراگراف را ارائه میکند که طرفداران ارسالهای او در نیویورکر ممکن است انتظار داشته باشند، هدف «فارل کاوینگتون و محدودیتهای سبک» بیشتر به جذابتر کردن قلب نزدیکتر است تا دندهبازی کردن. این باعث ایجاد شلاق تونال در نقاطی می شود، مانند زمانی که یک سکانس عاطفی بیمارستانی با ورود ناگهانی یک دانش آموز ساری پوش از دستور مادر ترزا پوشش داده می شود.جهان بینی رودنیک آنقدر بی دردسر و شاد است که حتی وقتی آن را مستقیم می نوازد – لطفاً بزرگ ترین گیومه های جهان را در اینجا بگذارید – می تواند مانند یک خط پانچ به نظر برسد.
این گرایش نیز نگاه فرد را به سمت کوچکترین قیام سوق می دهد. فارل یک اسباب بازی پر زرق و برق از یک مرد، یک قایق رویایی شیدایی-پیکسی عاشق معماری، یک صدای درونی در حال راه رفتن است، اما او هرگز جذابتر از خالقش و در نتیجه، جایگاه خالقش نخواهد بود. ما از دیدگاه نیت هستیم و دوره های طولانی را به طور کلی از فارل جدا می کنیم. و حتی بدون امتیاز فارل، مسیر نیت از کالج تا برادوی به سمت یک حرفه فیلمنامه نویسی موفق نسبتاً بدون اصطکاک است، که به برخی از بخشها به جای یک رمان، احساس ناپسند یک خاطرات سبک را میدهد.
با این حال، راه دیگری برای در نظر گرفتن آن، این پرسش اصلی را نه موانع فردی نیت و نه فارل، بلکه سرنوشت مشترک آنها را در بر می گیرد. اگر ما در همان صفحات اول با موضوع واقعی روبرو شویم – آن نگاه متقابل – پس این رمان بیشتر به شیوههای آنها برای دیدن یکدیگر و نحوه دیدن امکان آنها در جهان است.
آنچه رادنیک تقریباً بدون اظهار نظر ارائه میدهد را در نظر بگیرید: فرصت نسبتاً نادری برای گذراندن دههها صرف تماشای دو مرد در مسیر عشق. مانند بسیاری از کارهای نویسنده در رسانه های دیگر – نمایشنامه “جفری”فیلم «درون و بیرون» – «فارل کاوینگتون و محدودیتهای سبک» به نظر میرسد کمتر علاقهای به خدمت به عنوان یک اثر موزه همجنسگرایان دارد تا یک بیانیه فیلیگراند.
نگاهت را بچرخان، اشاره میکند، و میبینی که ما چیزی بیش از این نبودیم. ما این مکان را زیبا کردیم
آخرین کتاب مقالات آر.
فارل کاوینگتون و محدودیت های سبک | نوشته پل رودنیک | 368 ص. | کتاب آتریا | 28.99 دلار